امسال تابستان، سازمان روابط عمومی بوسپار در حین آمادهسازی یک اعلامیه مهم برای مشتری خود، شرکت هوش مصنوعی و دید رایانهای ریسنز، با مسئلهای عجیب مواجه شد. هنگامی که بوسپار از ابزارهای هوش مصنوعی مانند ChatGPT، Claude، Gemini، یا Copilot در مورد ریسنز پرسوجو کرد، هر یک روایت نادرستی را بازگو کردند: ریسنز دیگر در کسبوکار نیست. در حالی که برعکس، ریسنز قرار بود از شرکت مادر خود، اینتل، جدا شده و اعلام کند و همچنین با جذب سرمایهای به مبلغ ۵۰ میلیون دلار، خبر راهاندازی ذیل خود را اعلام کند. این موضوع نگرانیهایی درباره توانایی ریسنز برای دریافت پوشش خبری برجسته را افزایش داد، در حالی که ابزارهای پیشرو هوش مصنوعی زودتر از موعد، خبر درگذشت آن را منتشر کرده بودند. Curtis Sparrer، مدیر ارشد بوسپار، گفت: «شماره ۱-۸۰۰ برای ChatGPT وجود ندارد اگر خطایی رخ دهد. » طبق گزارش اخیر مککینزی، حدود نیمی از مصرفکنندگان در آمریکا از جستوجوی مبتنی بر هوش مصنوعی برای بررسی برندها استفاده میکنند، و این تحول در فضای جستوجو نیازمند نمایش صحیح و برجسته برندها است. گوگل با کنترل حدود ۹۰ درصد ترافیک جستوجوی جهانی بر اساس گزارش کلودفلر و ادغام ویژگیهای هوش مصنوعی، همچنان غلبه دارد، اما کسبوکارهای مختلف درصدد هستند به درستی در سامانههای پاسخدهی مبتنی بر هوش مصنوعی ظاهر شوند. ظهور GEO (تولید موتور بهینهسازی) باعث افزایش تقاضا برای متخصصان SEO سنتی شده است. اخیراً Adobe اعلام کرد قصد دارد شرکت Semrush، پلتفرم نرمافزار بازاریابی تخصصی در زمینه SEO و GEO، را به مبلغ ۱. ۹ میلیارد دلار خریداری کند. همزمان، صنعتی نوظهور شکل گرفته است، که در آن کارشناسان سابق SEO با تغییر برندسازی، خود را به عنوان متخصصان GEO و AEO (بهینهسازی موتور پاسخ) معرفی میکنند. پلتفرمهای شبکههای اجتماعی مانند لینکدین و متا پر از استارتاپها، شرکتها و مشاورانی است که وعده ارائه راهحلهایی برای افزایش دیدهشدن در پلتفرمهای هوش مصنوعی را میدهند. با این حال، تنها حدود ۱۶ درصد از برندها به طور فعال عملکرد جستوجو در هوش مصنوعی خود را پایش میکنند، که این موضوع توسط مککینزی مورد تاکید قرار گرفته است. این افزایش اهمیت، بحث بر سر اینکه آیا ارائهدهندگان GEO و AEO واقعاً میتوانند نتایج قابلاعتماد ارائه دهند یا خیر، را داغ کرده است. Kai Spriestersbach، محقق هوش مصنوعی و کارشناس ارشد SEO، نسبت به بسیاری از «کلاهبرداران کنار دستی و فروشندگان داروی مار» هشدار داد که از هیجان کاذب سوءاستفاده میکنند. مجله Business Insider با کارشناسان SEO و پلتفرمهای کلیدی هوش مصنوعی مانند گوگل، مایکروسافت و پرپلیکتی مصاحبه کرد؛ در حالی که OpenAI از اظهار نظر خودداری کرد. اجماع نظر: برخی از استراتژیهای GEO میتوانند دید برند را در پاسخهای تولید شده توسط هوش مصنوعی افزایش دهند، اما این بهبودها ممکن است کوتاهمدت باشد، چون مدلهای هوش مصنوعی مداوماً در حال تکامل هستند. در اصل، GEO اغلب بازتولید استراتژیهای سنتی ساخت برندسازی است، از جمله نگهداری صحیح وبسایت، روابط عمومی، و تبلیغات. در این زمینه، ابزارهای نمایشپذیری هوش مصنوعی مانند Lorelight اخیراً تعطیل شدهاند. مؤسس آن اعلام کرد که برای شرکتهای بزرگ، «هیچ استراتژی GEO جداگانهای از ساختن برند وجود ندارد، حداقل در مورد شرکتهای بزرگ. » Jesse Dwyer، مدیر ارتباطات در پرپلیکتی، معتقد است حقیقت «در جایگاهی بین» ادعاهای طرفداران و تردیدکنندگان در مورد GEO قرار دارد. **GEO در مقابل SEO** SEO که عمدتاً بر روی موتور جستوجوی گوگل تمرکز دارد، شامل بهینهسازی صفحات وب و کسب لینکهای باکیفیت برای کسب رتبه بالا در نتایج جستوجو است. این حوزه بیش از ۲۵ سال تحقیق، آزمایش و شفافیت نسبی از سوی شرکتهای جستوجو درباره الگوریتمهای رتبهبندی را تجربه کرده است. در مقابل، GEO تاریخچه دادههای کمتری دارد و شفافیت مشابهی ندارد. ابزارهایی مانند Google Search Console و Google Trends بینشهای ارزشمندی درباره SEO ارائه میدهند، اما پلتفرمهای هوش مصنوعی اطلاعات چندانی جز چند پست وبلاگی به اشتراک نمیگذارند؛ برای نمونه، مطالعه OpenAI نشان میدهد که ChatGPT برای امور روزمره مانند نوشتن و پشتیبانی فنی به طور رایج مورد استفاده قرار میگیرد. Kai Spriestersbach توضیح میدهد که «در چتهای هوش مصنوعی، نمیدانید مردم چگونه در حال جستوجو برای برندها و خدمات هستند. » شخصیسازی در این فضا پیچیدگی ایجاد میکند: برخلاف صفحات نتایج سنتی که غالباً برای همه کاربران یکسان است، پاسخهای تولید شده توسط هوش مصنوعی بسته به ترجیحات و تاریخچههای هر کاربر کاملاً متفاوت است. علاوه بر این، مدلهای هوش مصنوعی مرتبا آموزش مجدد میشوند، که باعث نوسانات در ظاهر و عملکرد برندها میشود، گفته Tim de Rosen، همتألیف شرکت ارزیابی GEO به نام AIVO Standard. ابزارهای GEO اغلب تنها بخشی از پرسشها را تحلیل میکنند و پاسخها به دلیل تنوع در پرسشهای کاربران و تغییر مداوم مدلها بیثبات هستند. **دیدگاههای پلتفرمها** گوگل، مایکروسافت، و پرپلیکتی بر این باورند که اصول بنیادی SEO هنوز در عصر هوش مصنوعی معتبر است.
Krishna Madhavan در مایکروسافت تأکید میکند که تولید محتوای جدید و مرجع، کلید است و از shortcuts هشدار میدهد. Danny Sullivan از گوگل خواستار توجه به «تصویر بزرگتر» شده و تأکید میکند که تمرکز صرف بر رتبهبندی در GEO ممکن است تمرکز بر تولید محتوای مفید برای انسانها را نادیده بگیرد. Sullivan هشدار داد که توصیههای رایج، مانند ترجیح دادن محتوای کوتاه برای مدلهای زبانی بزرگ، ممکن است به زودی منسوخ شوند، چون مدلها تکامل مییابند. یک تغییر اساسی، تمرکز بر بهینهسازی محتوا برای درج در پاسخهای تلفیقی هوش مصنوعی به جای صرفاً لیست کردن لینکها است. Madhavan توصیه میکند شرکتها «فراتر از کلمات کلیدی فکر کنند و به نیت کاربر، ساختار پرسش و پاسخ، و نشانههای قابل خواندن توسط ماشین توجه داشته باشند. » **چگونه شرکتها در حال مدیریت GEO هستند** در حالی که GEO در حال تحول است، شرکتها محتاط عمل میکنند و اغلب با چندین ارائهدهنده همکاری میکنند تا نوآوری و سفارشیسازی را افزایش دهند. Vineet Mehra، مدیر بازاریابی شرکت فینتک Chime، ترجیح میدهد چندین شرکت را به صورت همزمان درگیر کند تا رقابت میان ایشان را تحریک نماید. بوسپار نیز استراتژیهای مختلفی را ترکیب کرد و به شخص واحد اعتماد نکرد. آنها شایعه مرگ ریسنز را که در یک مقاله خبری در سال ۲۰۲۱ درباره تغییر ساختار این شرکت منتشر شده بود، ریشهیابی کردند و با درخواست اصلاحیه از ناشر اولیه، وبسایت ریسنز را با بخشهای سوالات متداول که این ادعا را رد میکرد، بهروزرسانی کردند و مدیران اجرایی را تشویق کردند فعالانه در شبکههای اجتماعی حضور داشته باشند تا جایگاه فکری برند را تقویت کنند. اگرچه ابزارهای نشانپذیری در هوش مصنوعی هنوز ابتدایی هستند، استراتژیهای جامع بوسپار با روشهای سنتی مدیریت شهرت دیجیتال همراستا است. Sparrer خلاصه میکند: «در زمینه GEO و AEO، خیلی زود است که کسی ادعا کند کارشناس است…با توجه به نو بودن علم این حوزه. » **پیشنهادهای کلیدی از گوگل، مایکروسافت، و پرپلیکتی** - *گوگل:* Danny Sullivan تأکید میکند اصول اساسی SEO هنوز معتبر است. بسیاری از سایتهای موفق حتی تمرکز مستقیمی بر SEO ندارند و بر تولید محتوای برتر تمرکز میکنند. نگهداری صحیح وبسایت و دادههای ساختاری اهمیت زیادی دارد تا خزندههای گوگل به محتوای مرتبط دست یابند. هوش مصنوعی گوگل به طور فزاینده، از جستوجوی چندرسانهای پشتیبانی میکند، پس ادغام تصاویر و ویدئوها سودمند است. - *مایکروسافت:* Madhavan بر اصول پایهای SEO مانند ساختار سایت و تازگی محتوا تأکید میکند تا هوش مصنوعی بتواند آسانتر از محتوای آنان بهرهبرداری کند. او پیشنهاد میکند بخشهای پرسش و پاسخ، نقشههای سایت، schema markup، و استفاده از IndexNow (که به موتورهای جستوجو درباره بروزرسانیهای سایت اطلاع میدهد) را در نظر بگیرید. سبک نوشتن باید ساده باشد؛ استفاده از فهرستها، جداول، نشانهگذاری ساده و پرهیز از نمادهای پیچیده، برای بهبود پارسنگ توسط هوش مصنوعی مفید است. - *پرپلیکتی:* Jesse Dwyer هشدار میدهد که GEO نباید صرفاً نسخه توسعهیافته SEO تلقی شود. او به بازاریابها توصیه میکند که از انتقال صرف استراتژیهای سنتی SEO پرهیز کنند. در عوض، تمرکز بر جستوجوهای مبتنی بر هوش مصنوعی، کاهش اصطکاک، و تسهیل تراکنشهای مستقیم کاربران، اهمیت برندسازی قویتر را نشان میدهد. در جمعبندی، در حالی که افزایش جستوجوی مبتنی بر هوش مصنوعی، نحوه ظاهر و کشف برندها را متحول میکند، اصول بنیادی محتوای باکیفیت، نگهداری سایت، و مدیریت شهرت برند همچنان معتبر است. GEO و AEO ممکن است جزئیات جدیدی را وارد کنند، اما بیشتر بر پایه اصول SEO و بازاریابی تثبیتشده بنا شدهاند، در حالی که منظرهای در حال تحول است و مدلهای هوش مصنوعی و رفتار کاربران همواره در حال تکامل هستند.
درک تفاوت GEO و SEO: راهنمایی در زمینه دیدهبانی برند در عصر جستجوی هوش مصنوعی
در بیانیهای منتشر شده استر شرکت، قبل از هر چیز، "حاشیه محاسباتی" این شرکت که یک معیار داخلی است و نشان دهنده قسمتی از درآمد باقیمانده پس از پرداخت هزینههای مدلهای عملیاتی برای کاربران پرداختی محصولات شرکتی و مصرفکننده است، ارتقاء یافته است.
در حوزه در حال تحول بازاریابی دیجیتال، هوش مصنوعی (AI) نقش حیاتی در بازآفرینی نحوه ارتباط برندها با مخاطبان خود ایفا میکند.
با پیشرفت هوش مصنوعی (AI)، اهمیت آن در بهینهسازی موتور جستجو (SEO) به طور قابل توجهی افزایش یافته است.
هوش مصنوعی (AI) به طور بنیادی در حال تحول صنعت تبلیغات و بازاریابی است، و تغییر عمیقی را فراتر از پیشرفتهای فناوری قبلی رقم میزند.
نئویدیا: تنها ۳ درصد حق بیمه برای مهمترین شرکت هوش مصنوعی فرضیه جی ۱٫۳۲ هزار دنبالکننده نظرات (۱۱) خلاصه ارزشگذاری هنوز منطقی است: نئویدیا با تقریبا ۲۴ برابر سودآوری پیشرو، تنها حدود ۳ درصد بالاتر از میانگین S&P 500 معامله میشود، علیرغم رشد قابل توجه درآمد، سود هر سهم و حاشیه سود
در عصری که فناوری نحوه خلق محتوا و مدیریت شبکههای اجتماعی را دگرگون میکند، Hllakate آموزشهای جدیدی مخصوص این دوران ارائه میدهد: AI SMM.
مروری بر گزارش بازار جهانی فروش خوشههای GPU آموزش هوش مصنوعی قرار است تا سال 2035 به حدود ۸۷
Launch your AI-powered team to automate Marketing, Sales & Growth
and get clients on autopilot — from social media and search engines. No ads needed
Begin getting your first leads today