در دسامبر ۲۰۲۵، مک‌دونالد هلند با واکنش گسترده و منفی عمومی مواجه شد پس از انتشار یک تبلیغ کریسمس که با استفاده از هوش مصنوعی ساخته شده بود. این تبلیغ توسط شرکت خلاقیت The Sweetshop و با بهره‌گیری از ابزار اختصاصی هوش مصنوعی آن‌ها، «The Gardening Club»، طراحی شده بود و تصاویری غیرمتداول با موضوع تعطیلات ارائه می‌داد که به طور چشمگیری با تصاویر سنتی جشن‌ها متفاوت بودند. عناصر نگران‌کننده‌ای مانند دست‌های بادکنکی و کوکی‌های آتش‌فشانی، بسیاری از بینندگان را سردرگم کرد و احساس ناخوشایندی بجای شادی ایجاد کرد. این تبلیغ به جای الهام‌بخشی در روحیه تعطیلات، با تنش و محتوای سورئال خود مخاطبین را دچار تفرقه کرد و انتقادهای زیادی به موضوع و نحوه اجرا وارد شد. این واکنش منفی نشان دهنده چالش‌های جاری استراتژی‌های برندها در هنگام بهره‌گیری از هوش مصنوعی در فرآیندهای خلاقانه است. اگرچه هوش مصنوعی نوآوری و کارآمدی در تولید محتوا ارائه می‌دهد، اما این رویداد نشان می‌دهد که تکیه بیش از حد بر ابزارهای خودکار بدون نظارت انسانی کافی می‌تواند خطرناک باشد. ظرائف عاطفی و فرهنگی که برای تبلیغات تعطیلات حیاتی هستند، به سختی توسط هوش مصنوعی درک یا بازتولید می‌شود، و این موضوع بر نیاز به هم‌افزایی هوش مصنوعی با قضاوت انسانی تأکید دارد تا محتوایی مناسب و مؤثر برای مخاطبین تولید شود. این اتفاق به عنوان یک نمونه هشداردهنده برای بازاریاب‌ها و آژانس‌هایی است که در حال آزمایش تبلیغات مبتنی بر هوش مصنوعی هستند. علیرغم پیشرفت‌های سریع، درک انتظارات مخاطبین، لحن عاطفی و زمینه‌های فرهنگی هنوز از عوامل کلیدی موفقیت کمپین‌ها است. در آینده، همکاری متعادل میان نوآوری‌های مبتنی بر هوش مصنوعی و خلاقیت انسانی ضروری است، با نظارت و بازبینی مداوم بر محتوای تولید شده توسط هوش مصنوعی برای جلوگیری از آسیب به شهرت برند و یا ایجاد فاصله با مصرف‌کنندگان. این تبلیغ مک‌دونالد هلند بحث‌های گسترده‌تری در صنعت درباره نقش و محدودیت‌های هوش مصنوعی در فرآیندهای خلاقانه برانگیخت. گرچه AI می‌تواند روند تولید را ساده‌تر کند و ایده‌های منحصربه‌فردی ارائه دهد، اما استفاده نادرست و بدون_checks_and_balances را نیز ممکن می‌سازد.

کارشناسان بر اهمیت ادغام مفاهیم اخلاقی و حساسیت فرهنگی در برنامه‌نویسی هوش مصنوعی تأکید می‌کنند تا خروجی‌های ناراحت‌کننده و جنجال‌برانگیز جلوگیری شود. واکنش‌های مصرف‌کنندگان به این تبلیغ اهمیت نقش درک و تصور مخاطب در موفقیت بازاریابی را نشان می‌دهد. در عصر شبکه‌های اجتماعی، هر نوع ناهماهنگی بین پیام برند و انتظارات مصرف‌کننده می‌تواند به سرعت منجر به انتقادات گسترده و فراگیر شود. بنابراین، داشتن فرآیندهای قوی بررسی و آزمایش محتواهای تولید شده توسط هوش مصنوعی در قبل از انتشار، بیش از پیش اهمیت پیدا می‌کند. هوش مصنوعی در تبلیغات همچنان در حال توسعه است و بسیاری از آژانس‌ها در تلاش برای پیدا کردن تعادل مناسب بین خودکارسازی و دخالت انسان هستند. ابزارهایی مانند «The Gardening Club» از The Sweetshop قابلیت‌های خلاقانه پیشرفته‌ای را نشان می‌دهند، اما تجربیات مانند کمپین مک‌دونالد نشان می‌دهد که فناوری نمی‌تواند جایگزین درک ظریف و هوش عاطفی انسان‌ها شود. در حالی که هوش مصنوعی پیشرفت می‌کند، توانایی آن در درک بهتر احساسات انسانی و ظرافت‌های فرهنگی نیز بهبود می‌یابد. تا آن زمان، جامعه تبلیغات باید رویکردی متفکرانه به ادغام هوش مصنوعی داشته باشد و فناوری را ابزاری برای تقویت خلاقیت انسانی بپندارد، نه جایگزین آن. پس از بروز جنجال، مک‌دونالد هلند و The Sweetshop اعلام کردند که به بازخوردهای عمومی توجه کرده و متعهد به اصلاح رویکرد خود هستند. آن‌ها قصد دارند در پروژه‌های آتی که با کمک هوش مصنوعی انجام می‌شود، نظارت انسانی را افزایش دهند تا بهتر بتوانند هماهنگی تبلیغات با انتظارات مخاطبین و ارزش‌های برند را حفظ کنند. این حادثه نمونه‌ای از وعده‌ها و خطرات هوش مصنوعی در بازاریابی است. اهمیت نقش نظارت و قضاوت انسانی برای اطمینان از اینکه محتوای تولید شده توسط هوش مصنوعی موثر، عاطفی و منطبق بر هویت برند است، بر همگان روشن می‌سازد. با افزوده شدن تعداد بیشتری از شرکت‌ها به استفاده از خلاقیت مبتنی بر هوش مصنوعی، درس‌هایی که از تجربه مک‌دونالد هلند گرفته شده است، در جهت هدایت استفاده مسئولانه و موفق از فناوری تحول‌آفرین بسیار حائز اهمیت خواهد بود.